محمد جواد شفیعیان/1329-مشهد/
1379-مشهد
((معلم))
نویسنده-شاعر-محقق-سخنران
---------------------------------------------
آثار چاپ شده از ایشان
1-نماز عصیانی علیه شرک
2-سوره ی عصر پیامی به همه ی عصر ها و نسلها
3-حکومت در نگاه علی(ع)
4-نگرشی در جهان بینی فاطمه
5-رسالت علمی در ایدئولوژی اسلامی
6-قهرمان پرستی یا آرمان گرایی
و...
آثار دیگر چاپ نکرده
1-مثنوی از آدم تا خاتم
2-تفسیر قرآن-که متاسفانه دست اجل مهلت این رسالت علمی دینی را از ایشان گرفت.و بصورت کامل نوشته شده است توسط ایشان.
محمد جواد شفیعیان کار فرهنگی خود راز سنین جوانی آغاز نمود و در روزنامه آفتاب شرق قلم میزد.بعد در سال 1354 کتاب نماز عصیانی علیه شرک را به چاپ رسانید.و در همان سالها چندین کتاب دیگر به چاپ رسانید.و به عنوان سخنور اسلامی شهر مشهد در بیشتر محافل مذهبی سخنرانی مینمود.و در سال 1359 کتاب سوره ی عصر پیامی به همه ی عصر ها و نسلها را نوشت و چاپ کرد.وی در دوران دانشگاه با دوستی با دکتر علی شریعتی و همچنین همرزمان و دوستان انقلابی چون مقام معظم رهبری و برادر ایشان آقای هادی خامنه ای و.......اشخاص فرهنگی و انقلابی دیگر به تبلیغ دینی-مذهبی-اسلامی-انقلابی میپرداخت و ضمن تدریس شاگردان زیادی را تعلیم و تربیت نمود.وی در سال 1379 بعد از 6 ماه مقاومت و صبر در برابر بیماری سرطان(تومور مغزی) به دیدار معبود خود شتافت و به عالم برتر روحش نقل مکان نمود روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
/حکمت شماره ی 233/
ترجمه-به فرزند خویش حسن علیه السلام فرمود.هرگز کسی را بمبارزه دعوت مکن.اما اگر ترا به آن فراخوانند بپذیر.چه آن کس که ترا به پیکار فراخواند،ستمکار و تجاوز گر است.و ستمکار و تجاوز گر بازیچه ی هلاک.
از آثار محمد جواد شفیعیان 
==========================
ای کمیل!
گنجوران،بصورت زنده اند،و به معنی مرده.
اما دانشمندان،به حقیقت،که تا روزگاران باقی ست-اگر چه کالبدشان نابودست-اما یادشان در دلها موجود است.آنگاه به سینه ی خود ،اشارت کردو گفت.هان!که در این سینه،دانش فراوان است.کاش!این گنجینه را فراگیرندگانی می یافتم.
از آثار زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیان 
==========================
/از سخنان علی به کمیل فرزند زیاد نخعی/
کمیل فرزند زیاد گفت.علی دست مرا گرفت و مرا بسوی گورستان برد.پس انگاه که به صحرا رسید.از پرده ی دل اهی دراز کشید و چنین گفت.ای کمیل بن زیاد!مردمان بر سه گروهند.
عالم ربانی
آموزنده ی راه رستگاری
فرومایگان ناکس،که در پی هر بانگ روانند،و با هر باد بسویی می گرایند،به نور دانش روشنی نمی گیرند،و به پایگاهی استوار پناه نمی جویند.
از آثار زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیان 
/حکمت شماره 9/
ترجمه-و قال علیه السلام.با مردمان آن سان در آمیزید که.اگر بمیرید،بر شما بگریند.و اگر زنده مانید،به شما مهر ورزند.
از آثار استاد محمد جواد شفیعیان
============================
/حکمت شماره/166/
و قال علیه السلام.ترجمه-بر آن کس که در حق خود،مسامحه نماید،نباید عیب گرفت،بلکه آن کس ،شایسته ی عیبگویی ست،که حق دیگری را سلب کند.
از آثار محمد جواد شفیعیان
=============================
ترجمه-وقتی شنید یاران معاویه،شهر انبار را غارت کرده اند،پیاده به آنجا رهسپار گردید،تا به نخیله رسید.مردم به حضرتش شتافتند و گفتند.ای امیر مومنان!ما برای این که شر آنان را بر طرف کنیم.در پیکار با آنان برای تو کافی هستیم.آنگاه فرمود.به خدا سوگند.شما در پیکار با نفس خویشتن مرا کفایت نمی کنید .چه رسد که در پیکار با دشمن.
از آثار زنده یاد محمد جواد شفیعیان
=============================
حکمت شماره ی /336/
ترجمه-کسی که مسئول کاری است،تا وظیفه ی خویش بجای نیاورد،آزاد نباشد.
از آثار زنده یاد پدرم.
===============================
شاید یکی از راههای شناخت صفات و روحیات یک فرد..هنگامی می باشد که با مرگ..روبرو می شود.
و از این مهمتر آن لحظه ای است که در آخرین دقایق زندگی با قاتل خود روبرو می گردد.
علی پیشوای فکری و مذهبی و سیاسی..در سال 40هجری..بدست ابن ملجم..یکی از متعصبین قشری..شهید
می شود.او از نزدیک شاهد مرگ عثمان و تبعات سیاسی آن بوده است.او دیده است که مرگ عثمان..باعث
بوجود آمدن بحران سیاسی و اجتماعی در میان امت مسلمان..گردید.و در اثر این مرگ..هزاران نفر..بخاک و خون
غلطیدند.او بخوبی می داند که کشته شدن یک رهبر..تا چه اندازه..جامعه را به آشوب می کشاند..و هزاران فرد بیگناه
در اثر این مرگ..کشته و مجروح خواهند شد.اینست که..در آخرین لحظات حیات پرثمر و پر افتخار خود..به شهادت خود
جنبه ی فردی داده و از پیش جلوی استفاده ی سیاسی آنرا می گیرد و می گوید..فرزندان عبدلمطلب نمی توانم شما را غرقه در خون
مسلمین ببینم در حالی که شعار می دهید ..امیر مومنان کشته شد..هشدار!به هیچ وجه نباید جز قاتل من کشته شود..دقت کنید ..تا زمانی
که در اثر این ضربت مردم..پس آنگاه ضربه ای در ازای ضربه اش به او بزنید.اما مباد که اندام هایش را قطعه قطعه کنید!
چرا که از رسول خدا شنیدم که فرمود..مبادا!اندام موجود زنده یا مرده را تکه تکه کنید..اگر چه سگ درنده و هار باشد.
او حتی از این هم بالاتر میرود..لحظاتی تامل می کند ..تا خشم و احساسات دوستان و یارانش فرو نشیند و آنگاه می گوید..اگر قاتلم
را ببخشم..این موجب نزدیکی ام به خداست..برای شما نیز بخشش ارزنده است.پس ببخشایید!مگر دوست نمی دارید که خدا شما را
بیامرزد؟...راستی در کجای تاریخ..چنین نمونه ای را سراغ داریم.راستی این نوع انتخاب و این نوع برخورد..از چه جهان بینی و تلقی ای..نشات
گرفته و منشاء انسانی آن کدام ست؟شاید عمیقترین جمله ای را که در تاریخ بشر برای حفظ ارزشهای بشری و حقوق انسانی..و تنظیم
روابط میان انسان ها..عنوان شده است..و در عین حال نشان دهنده ی شیوه ی تفکر نویسنده ی آن است از قلم علی تراوش کرده است.
آنجا که به فرزند گرامی اش..امام حسن می نویسد..فرزند !خودت را میان خود و دیگری میزان قرار ده! و بنابر این برای دیگران
آنرا بپسند که برای خود می پسندی..و آنچه را که دوست نمی داری برای دیگران نیز نپسند..و همچنان که دوست نداری به تو ظلم شود..
تو هم به دیگران ظلم مکن.و آنگونه که به نیکی مردمان امیدواری..تو هم به آنان نیکی کن.//
آری اینست خاستگاه انسانی.. و علت اصلی و اساسی بینش انقلابی و توحیدی علی.او به خاطر خدا به انسان عشق می ورزد.و بر این اساس آن رابطه
متقابل و دو طرفه را که نگهدارنده ی اساس اجتماع بشری است..توضیح می دهد و سفارش می کند.
از کتاب حکومت در نگاه علی(ع)-از زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیان
