سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جنایت امپریالیسم آمریکا

نموداری دیگر از خسران انسانها در قرن بیستم

و بالاخره با استفاده از جهل و غفلت انسان غربی بود که متفقین،فرمان قتل عام مردم ژاپن را در دوشهر هیروشیما و ناکازاکی با بمب اتم صادر و تائید کردند و آنجا را با خاک یکسان ساختند.

و با استفاده از همین جهل و غفلت انسان غربی بود که دولت آمریکا در چهره ی بزرگترین امپریالیست جهان خوار،از جنگ جهانی دوم به این سو،وارد صحنه ی سیاست استعماری شد تا به تدریج جای همه ی دولت های استعمارگر غربی را در جهان بگیرد وخود یکه تاز میدان چپاول و غارت گردد.

جنایت آمریکا در فلسطین

با استفاده از جهل و غفلت انسان غربی بود که امپریالیسم آمریکا به تقویت و تایید صیهونیسم تجاوز گر برخاست و بعنوان نخستین اقدام امپریالیستی خود، پس از جنگ جهانی دوم،با همه ی قوا به صیهونیست های اشغالگر کمک کرد تا صدها هزار نفر،مردم محروم و مظلوم فلسطین را،با سبعانه ترین شیوه ها، از سرزمین پدریشان بیرون کنند و آنها را از خانه و کاشانه شان محروم سازند و بعنوان آوارگان در کشورهای عربی پراکنده شان نمایند تا دولت غاصب صیهو نیست اسرائیل در سال 1948 میلادی اعلام موجودیت کند و باصطلاح ((مشعل آمریکا در خاورمیانه))گردد و در واقع پایگاه تجاوز آمریکا در شرق اوسط.

جنایت آمریکا در ویتنام:

با استفاده از جهل و غفلت انسان غربی بود که امپریالیسم آمریکا در سال 1954 جای دولت استعمارگر فرانسه را،که آخرین پایگاه نظامی ش در ویتنام توسط ویتکنگها در شرف سقوط بود گرفت و بیست سال تمام بنام ملت آمریکا بمب بر سر آنها ریخت ووقیحانه ترین شکنجه ها و کشتارها را نسبت به آنها اعمال کرد و متجاوز از نیم میلیون سرباز را به آنجا کشید وبر جان و مال و ناموس و هستی آنها غالب و حاکم کرد.اگر چه در پایان کار شکست نصیبش شد،آنهم ازیک کشور آسیائی عقب مانده در خاور دور

جنایت آمریکا در کره:

با استفاده از جهل و غفلت انسان غربی بود که امپریالیسم آمریکا بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم با نیروها و تجهیزات خود علیه مردم سرزمین کره تاختن گرفت و جنگ کره را با آن همه مصائب و خسارات بوجود آورد.اگرچه در پایان کار شکست نصیبش شد،آنهم از یک کشور آسیائی عقب مانده در خاور دور.

جنایت آمریکا در ایران:

با استفاده از جهل و غفلت انسان غربی بود که سال 1953 امپریالیسم آمریکا به کمک سازمان جاسوسی خیانت پیشه ((سیا))و ایادی و عوامل سرسپرده اش در ایران ،حکومت ملی مردمی مصدق را در ایران واژگون کرد و بیست و پنج سال تمام یعنی که یک ربع قرن سایه ی سیاه سنگینش را بر سر ملت محروم ما افکند،و در این مدت از هیچ جنایتی و خیانتی در حق مردم ما دریغ نورزید و هستی ما را به غارت برد.و مستبدترین حکومت را بر سرگذشت و سرنوشت ملت ما مسلط ساخت و مخوفترین سازمان اطلاعاتی و جاسوسی را در این کشور بوجود آورد تا با هولناکترن شکنجه ها و آزارها و تبعید ها و زندان ها و بازداشتها صدای حق طلبان را خاموش کند.و با قتل عام هایی همچون دوازدهم محرم (15خرداد 42)نفس ها را در سینه ها حبس کند و از ما بردگانی فرمانبردار بسازد.اگرچه سرانجام شکست نصیبش شد و این ملت توانست با سلاح ایمان و جهاد و شهادت پس از یک مبارزه پیگیر یکساله و دادن شصت هزار شهید و صدهزار زخمی و مجروح و معلول بزرگترین قدرت سرسپرده ی آمریکا را در این منطقه حساس استراتژیک نظامی،سیاسی،اقتصادی واژگون کند.

1-برای آگاهی بیشتر از نقش و نفوذ آمریکا در اشغال فلسطین و تاسیس دولت غاصب اسرائیل و کمکهای مالی ونظامی و سیاسی ایالات متحده به این کشور به:

واشنگتن در تل آویو:ابوزید که اخیرا بنام آفریقا در چنگال اسرائیل تجدید چاپ شده است.}1359//تجدید چاپ1359 شمسی

استراتژی صلح:جان کندی و نیز:

کتابهای //دیر یاسین//درباره فلسطین//عرب و اسرائیل//می رویم که هیزم جمع کنیم//و...

.............................................................................................................

2-برای آگاهی بیشتر از جنایت آمریکا در ویتنام و توطئه های این شیطان بزرگ در دیگر کشورها رجوع کنید به:

زندگی، جنگ و دیگر هیچ اوریانا فالاچی

جنگ بی پایان یا آمریکا در تدارک ویتنامهای دیگر//در سه جلد

....................................................................................................................

جنایت آمریکا در کوبا:

با استفاده از جهل و غفلت انسان غربی بود که امپریالیسم آمریکا نزدیک به یک ربع قرن حکومت دیکتاتوری((باتیستا))را بر گرده ی مردم کوبا سوار کرد و انواع خیانتها و جنایتها را در حق این ملت روا داشت.اگرچه سرانجام شکست نصیبش شد و ملت کوبا توانست برهبری ((فیدل کاسترو)) و افرادی چون((چه گورا)) در سال 1963 پیروزی یابد.

.........................................................................................................................

1-جنگ شکر در کوبا ((ژان پل سارتر و نیز مسائل آمریکای لاتین))

..............................................................................................................................

جنایت آمریکا در شیلی:

با استفاده از جهل انسان غربی بود که امپریالیسم آمریکا حکومت ملی سالوادر آلنده را پس از سه سال در 1970 میلادی با یک کودتای نظامی بوسیله عامل سرسپرده اش ((ژنرال پینوشه))واژگون کرد و نظامیان خود فروخته را در شیلی حاکم ساخت.

......................................................................................

1-برای آگاهی بیشتر از توطئه های آمریکا در شیلی رجوع کنید به:مقاله ی ((شیلی در تنگنای اقتصادی))در ((کتاب توس))

.................................................................................................

 


نوشته شده در  چهارشنبه 95/1/4ساعت  11:49 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

سرآغاز

فلسفه ی این همه ستایش های شگفت آور از نماز، و بزرگداشتهای حیرت انگیز از نماز گزاران راستین-با همه ی سهولتی که به ظاهر در گزاردن این فریضه ی اسلامی نسبت به دیگر فریضه های ،همچون روزه،حج و جهاد مشهود ست-چیست؟

کدامین انگیزه و یا انگیزه های هستی ساز مکتوم در جوهر این عبادت، موجب سهمگین ترین تهدید های خیره ساز،از خوار-شمارندگان و سهل انگاران آن، گشته است؟ چرا خدای آنان را با بانگ پر تهدید (ویل1)به باد انتقاد شدید گرفته، و از آنها با صفت ((منافقان خدعه گر2))یاد کرده،و معصومین ،((استخفاف 3)) آنرا نشانه ای از عدم مسلمانی و موجبی برای بی بهرگی از شفاعت خویشتن4))تلقی کرده اند؟

چرا خدای حکیم در پیامنامه ی آسمانی همه سونگرش ((قرآن))آنجا که سخن از ((خویشتن داران5))میراند پس از ایمان به خود،بر پاداشت نماز را،نخستین نشانه ی پرهیزگاران می داند؟

چرا در این کتاب جهت بخش زندگی،به هنگام بر شمردن ویژگیهای ایمان آورندگان راستین، باز نخستین ویژگی آنان را ((خشوع در نماز))و واپسین نشانه ی آنرا،در ((پاسداری این عبادت6))می نمایاند؟

چرا آنرا عاملی بس نیرومند در ((بازداشت انسان از فحشاء و منکر 7))رسواگریها و زشتیهای هرزمان –می داند و به برپاداشت هر چه استوارتر آن فرمان داده،یادخویش را در نماز بس بزرگ نموده است؟

چرا پیشوایان سترگ اسلامی،جای،جای،از نماز بزرگترین ستایشهای چشمگیر را کرده، و با زیباترین و جانبخش-ترین تعابیر همانند ((نماز وسیله ی بلند پروازی روح مومن8))((نماز برترین وسیله ی نزدیکی به حق پس از معرفت به او9))و دهها و صدها تعبیر تحرکزای دیگر ما را به گرایش آگاهانه بدان ،وباز-شناخت هر چه بیشتر پایگاه عظیم آن در آیین اسلامی برانگیخته اند/

چرا از آن به ((ستون دین))،و ((پایه ی فسطاط ایمان))((اصل اسلام))((رهاگر ازبندها))پاک سازنده ی انسان از بزرگخواهی های ضد خدایی))تعبیر شده است؟

چرا همه ی کردارهای آدمی در گرو صحت نماز بوده پذیرش نیکوکاریها به ((قبول نماز))منوط گشته است؟

چرا ((همه ی پیامبران سفارش آخرینشان به نماز بوده17))توجه پیروان و آیندگان خویش را بدین مهم معطوف داشته اند؟

و سرانجام چرا حتی در سفرهای خطر آمیزی که بمنظور هجرت یا جهاد صورت می گیرد،باز خداوندگار حکیم،ترک آنرا جایز نشمرده وبه برپاداشت ((اقتصاری)) آن فرمان می دهد؟

....................................................................................................................................

توضیحات و پاورقی ها

1-قرآن کریم ،سوره ی ماعون(107)،آیه 4تا 7

2-قرآن کریم:سوره ی نساء (4) ،آیه ی 142


نوشته شده در  چهارشنبه 95/1/4ساعت  11:46 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

خطبه شماره/73/

شما به خوبی می دانید که من برای زمامداری از هر کس دیگر سزاوارترم:به خدا قسم من خلافت را رها می کنم بخاطر اینکه امور مسلمین سالم بماند.مادامی که در زمان خلافت دیگری به جز من به هیچکس دیگر ظلم و ستمی صورت نگیرد.در حالیکه به اجر و پاداش این اقدام از سوی خدا امیدوارم.و در حالیکه به آنچه برای شما چشمگیر و گرانبهاست تمایلی ندارم.

 

قسمتی از خطبه شماره 37

هیچکس نتوانسته است از من در حضور یا در غیابم ایرادی بیابد.

ستمدیده ی ناتوان نزد من عزیز است تا هنگامی که حق او را بگیرم و قلدر در چشمم حقیرست تا حق را از او بگیرم.

=============================

روش اقتصادی حکومت در نگاه علی(ع)

روزی که علی بنا به تقاضا و خواست اکثریت توده های مستضعف حاضر در مدینه خلافت را می پذیرد:و به میثاق خداوندی مبنی بر عدم سکوت عالمان در برابر سیری و ستمبارگی استثمارگران و گرسنگی مظلومان و محرومان جامعه ،جامه ء عمل می پوشاند،خود را در برابر انبوهی از مسائل بخصوص مسائل اقتصادی ناشی از بیست و پنج سال حکومت دیگران می یابد.به تعبیر خودش در شرایطی حکومت را می پذیرد که عدالت همچون ماه شب آخر به محاق می رود.

اما او کسی نیست که وجود چنین شرایط و وضعیتی را که میراث اسلاف اوست دستاویزی و بهانه ای برای گریز از مسئولیتی قرار دهد که بهر حال  بنا به خواست اکثریت توده های مستضعف بر دوش اش نهاده شده، و او هم این مسئولیت را پذیرفته است.

پس باید دست به کار شد و با وجود همه ء نارسائی ها، جامعه را در جهت آرمانهای مکتب سوق داد،و پیشتر از همه به حل مسائل اقتصادی آن پرداخت،چه دیگر با روی کار آمدن او،مسئله ء سیاسی جامعه بطور انقلابی حل شده است.اکنون باید به سراغ مسائل اقتصادی که از جمله نیازها و خواستهای اساسی توده های زحمتکش و مستضعف جامعه است رفت.

به این منظور علی دو اقدام انقلابی و مهم را سرلوحه ء برنامه ء حکومت عدل خویش قرار می دهد.و به شدت بر آن تکیه می کند:

نخست:مصادره ء انقلابی اموال غاصبان و استرداد آن به توده های مستضعف جامعه و دیگر: احیاء انقلابی سنت برابری در تقسیم بیت المال آنچنانکه در زمان پیامبر صورت می گرفت.

در رابطه با اقدام نخستین است که علی در اولین روزهای خلافت صریحا" اعلام می کند که:

به خدا قسم آناموال غصب شده را هر کجا بیابم حتما" به مردم برمی گردانم اگر چه بوسیله ء آن ازدواجی صورت گرفته باشد یا کنیزانی خریده شده باشند."

اکنون باید دید این اموالی که علی از آن یاد می کند چه اموالی است و ریشه و علت اصلی جمع آوری آنها، آنهم در لوای حکومت اسلام و در دوران 25 ساله ء فترت از کی و از کجا مایه گرفته است.و میزان این غارتها و غصب ها تا به کجاست که علی آنچنان با شدت و حدت از مصادره ء آنها سخن می گوید.

برای این منظور نگاهی هر چند کوتاه به تاریخ 25 ساله ء فترت و صرفا" در رابطه با مسائل اقتصادی ضروری می نماید.چه آنچه از تاریخ اسلام بر می آید چیزی جز این نیست که در مدینه پیامبر اساس تقسیم بیت المال بر پایهء مساوات و برابری بوده است.به اضافه زندگی مهاجرین و انصار آنچنان بر مبنای ایثار به یکدیگر گره خورده بود که کسی را سودای انباشتن مال در سر نبود تا چه رسد به غصب و چپاول.

بنابر این آنچه که علی از آن یاد می کند مسائلی است که در زمینه ء اقتصادی در دوران خلفا و عمدتا" عمر و عثمان رخ داده است.

اساسا" می توان به دو جریان "شیعی و "سنی و یا بهتر بگوئیم دو نوع نگرش، در تاریخ اسلام به لحاظ " اقتصادی"، "سیاسی"اعتقادی "نگاه کرد و در این میان، سیر تحول و فراز و نشیب های هر کدام را مورد دقت نظر قرار داد.اما به لحاظ اقتصادی ما در سیر این تحول، در ابتدا با دوگرایش به "چپ و " راست مواجه می شویم.

در آغاز، گرایش به سمت راست که بطور ضعیف از عمر شروع می شود و در عثمان و معاویه به اوج خود می رسد.

و گرایش انقلابی، که در مقابل این گرایش قرار دارد و آن عبارتست از علی و فرزندانش (علویان) و شیعیانش همچون ابوذر و عمار و...

این گرایش در برابر آن جریان، بشدت موضع گرفته و سخت مقاومت می کند.

در زمان عمر مشاهده می شود که او خلاف زمان پیامبر و حتی خلاف زمان ابوبکر، افراد را در اخذ مال ،از بیت المال، ملحوظ می دارد.

آیا او با حسن نیت چنین خطایی را مرتکب شده است؟

آیا او در اجتهادش چنین اشتباهی را انجام داده است؟

و یا مطلب از این حرفها ، بسی عمیق تر است! یعنی برای حفظ موقعیت سیاسی خود، بدین کار دست زده است!

هنگامی که ما به آن بخشش ها ، آنهم به صورت فردی و جزیی بلکه بصورت یک " جریان" نگاه می کنیم، مشاهده می کنیم که این گرایش کاملا" آگاهانه صورت گرفته است.

عمر در ابتدا زمینه ء طبقاتی شدن جامعه را فراهم ساخته و این نابرابری و تبعیض را در محدوده ء کوچکی انجام می دهد، و پس از مدت کوتاهی میوه های جامعه ء اسلامی طبقاتی شده و نظام استضعاف جانشین نظام اسلامی می گردد.

راستی عمر چه کرد؟ عمر به بهانه ء اینکه منزلت و"قدر" و "شأن" افراد با هم یکسان نمی باشد و مجاهدین سابقه دار، با کسانی که پس از آنان و بعد ها اسلام آورده اند،(تازه اسلام آورده ها، جدید الاسلام ها) برابر نخواهند بود.

میان افراد تبعیض روا داشت، و به گفته ء ابویوسف-قاضی القضاهَ عهد هارون-الرشید-در کتاب مشهورش "خراج"بر هر کس بر اساس رنجی که در این راه متحمل شده بود و سابقه و گذشته اش تقسیم مال کرد و به کسانی که در جنگهای صدر اسلام شرکت کرده بودند، مقدار زیادتری سهم قرار داد، تا کسانی که در آن جنگ ها، حضور نداشته اند.".*

عمل عمر، بظاهر مقبول و شایسته بود اما در واقع پایه و اساس تبعیض را در جامعه ء اسلامی بنیان گذاشته بود، صحبت کردن از شأن"و منزلت" و "سوابق" و "شیخوخیت" افراد، آنهم در مکتب اسلام که ملاک را تقوا دانسته، و آنهم نه در حیات دنیوی که در حیات ارزشی و اخروی پاداش افراد را منظور می کند،بسیار از خواست و آرمان مکتب دور بود.

و بدین ترتیب ذره ذره جمع شد و در زمان عثمان آن اختلاف ناچیز اولیه سر به فاصله ای عظیم نهاد.یعنی کار به جایی رسید که عثمان:

اولا" در میان همه ء مردم آن روش را پیاده نکرد و صرفا" در میان نزدیکان و خویشاوندانش معمول داشت.

ثانیا"در شمارشی عظیم بیت المال مسلمین را غارت و چپاول نمود.

صاحب"الغدیر" درباره ء ثروت عثمان پس از مرگش گزارش می دهد که: هزار شتر در بذه از وی بجا ماند و در...وادی القری به ارزش 200هزار دینار طلا".

و مسعودی در کتاب مروج الذهب جلد1/صفحه ء 433 می نویسد:

"در مدینه ساختمان کرد و...چشمه ها و بستان ها بیاندوخت."

و عبدالله بن عتبه می گوید:

روزی که عثمان کشته شد، اموال وی نزد خزانه دارش به  000/150 دینار طلا و یک میلیون درهم می رسید و بهای املاک او در وادی القری و حنین و دیگر جاها 100هزار دینار طلا بود و گوسفند و شتر فراوان از او برجاماند.

آری این بخشش ها در ابتدا به نام دیگران و برای امر مقدس! صورت می گرفت و پس از آن به سوی جیب شخصی خلیفه سرازیر گردید.

در اینجا بد نیست سیاهه ای از بخشش های خلیفه و گنج هایی را که به برکت او به این و آن تقدیم شده است عینا" از کتاب الغدیر نقل کنیم: اینها بخشش های بیدریغ خلیفه ء مسلمین است به اطرافیان خود:

...............................................................

دینار طلا$......000/500.............نام صاحبان...مروان.......

$.................100000........./..............ابن ابی سرح....

$...........................200000.........../...........طلحه.....

$........................2560000............./..............عبدالرحمن...

$.......................500000........../.....................یعلی بن امیه...

$............................150000........./......................زیدبن ثابت...

$......................100000............./................خود خلیفه (عثمان)..

$........200000........................................./..............خود خلیفه و...*.

========================================

ترجمه ی نامه ی شماره ی 26

فرمان امام علی به یکی از کارگزاران خود:که او را به جمع آوری زکات فرستاده بود

کارگزارم را فرمان می دهم که:

در نهانی های ماموریتش"و پنهانی های شغلش"همواره خدا را در نظر داشته باشد.

آنجا که جز خدا حاضر و جز او ناظر و سرپرستی نیست.

و همچنین او را فرمان می دهم"به اینکه:

کاری نکند که ظاهرا"در اطاعت خدا:و باطنا"در خلاف آن باشد.

فردی که ظاهر و باطنش:و حرف وعملش:دوگانگی نداشته باشد.

مسئولیت(امانت) را خوب به جای آورده:و خدا را خالصانه پرستش کرده است.

و فرمانش می دهم که:

با مردم از سر بی تفاوتی و اکراه روبرو نشود وبه آنها دروغ نگوید.و بعلت تسلط و فرمانروایی که بر آنان دارد نسبت به آنها بی رغبتی نشان ندهد:چرا که آنان برادران دینی:و در راه احقاق حق:یاوران و کمک کنندگانند.

و اما برای تو در این زکات:حقی مسلم و مشخص است.

تنگدستان و مستضعفین بی چیز نیز:در این مال:سهیمند.

پس همانگونه که ما به پرداخت حق تو وفاداریم:تو نیز به پرداخت حقوق آنان وفا کن.

و اگر بدینگونه رفتار نکنی:در روز رستاخیز:در مقابل اکثریت خلق قرار خواهی گرفت.

و بدا به حال کسی که در پیشگاه خدا:دشمنانش بی چیزان و بیچارگان و مستضعفین و رانده شدگان و قرضداران محتاج باشند.

و کسی که مسئولیت (امانت)را بی ارزش و دست کم گیرد:و در علفزار خیانت:به چرا سرگرم شود:و نفسش را و دینش را:از پاک نکند:نسبت به خودش:بزرگترین پستی وزبونی را در دنیا روا داشته:و در آخرت نیز:از آن هم پست تر و زبون تر خواهی بود.


نوشته شده در  چهارشنبه 95/1/4ساعت  11:45 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

نوشته-محمد جواد شفیعیان

تعداد-10000جلد

تاریخ نشر-آبان 59

سوره ی عصر پیامی به همه ی عصرها ونسلها

 

پیامی به شما/

 

شما!ای ملت مسلمان ایران..

 

ای خواهر و ای برادر

 

ای..شما که با شعار ((استقلال..آزادی..حکومت اسلامی))یکپارچه و یکدل..و همراه و همگام ..بپا خاستید..و با تظاهرات میلیونی خویش..در صفوف متحد و متشکل..ناگهان خواب طاغوتیان را آشفته ساختید..و بر عصر بیهودگی انسان شوریدید..و دیدگان بهت زده و چشمان منتظر ملت ها را در شرق و غرب عالم..بسوی خود گشودید..و با مشتهای گره کرده..و بانک الله اکبر..و شعارهای کوبنده ی روشنگر..و دسته دسته شهیدانی که چونان لاله های سرخ پیشاروی خویش داشتید جهانیان را در شگفتی فرو بردید و در حالیکه همگان..انگشت حیرت از این همه..بیداری و هوشیاری ناگهانی و جوش و خروش طوفانی..و فریاد های قرآنی..و موج شهادتهای آسمانی شما داشتند..و همه جا سخن از این که سرگذشت و سرنوشت این ملت بپاخاسته..با دستهای خالی..در برابر توپ ها و تانگها ..و تفنگها و مسلسل ها..و استبدادگران داخلی ..و استعمارگران خارجی چه خواهد شد..ناگهان رسانه های گروهی جهان..خبر نخستین پیروزی شما را ..در میان حیرت و شگفتی و اعجاب جهانیان..مخابره کردند و پیروزی خون بر شمشیر را اعلام داشتند.

 

ای شما!

 

که با کلمه و خون..به زندگی و عزت و شرافت و استقلال و آزادی و ایمان و عدل و دادخویش..و به مرگ و ذلت و رذالت و وابستگی و بردگی و کفر و ظلم و بیداد دشمن خویش ..شهادت دادید.اکنون شهادتی بس بزرگتر و وسیعتر و خطیرتر در برابر شما قرار دارد.هرگز مپندارید که مسولیت و رسالت شما در پی نخستین پیروزی..پایان پذیرفته است..و چه می گویم تازه مسولیت اصلی و رسالت اساسی شما آغاز شده است..مسئولیت نجات مسلمانان دیگر و ملتهای دیگر و رسالت نمونه و شاهد و سرمشق شدن برای مردم جهان.

 

و اینست همان مسئولیت بس عظیم و رسالت بس وسیعی که خداوند بر دوش شما نهاده است..

 

و کذالک جعلنا کم امه وسطا

 

لتکونوا شهداءعلی الناس

 

ویکون الرسول علیکم شهیدا

 

و آنچنان شما را امتی میاندار زمین و زمان ساختیم و قرار دادیم تا شما شهیدان و شاهدان و گواهانی بر مردم جهان باشید و پیامبر شهید و شاهد و گواه و سرمشق و نمونه ای برای شماست.

 

ای شما!

 

که با نخستین پیروزی خود ..گل امید را در دل همه ی مسلمانان جهان و همه ی مستضعفین عالم نشاندید.اکنون دیدگان هشتصد میلیون مسلمان یعنی که یک چهارم جمعیت زمین که گرفتار انواع نظامهای طاغوتی و ستمهای طبقاتی و نژادی و فرهنگی و نظامی و اجتماعی و سیاسی هستند به شما دوخته شده است تا برای آنها چه ارمغان برید.

 

از مسلمانان مبارز فلیپین در آسیای جنوب شرقی گرفته تا مبارزان مسلمان اندونزی تا مسلمانان هندو چین و بنگلادش و پاکستان تا مجاهدین مسلمان افغانستان و همین گونه مسلمانان جنوب شوروی تا مسلمانان ترکیه تا رزمندگان مسلمان عراق و همین سان از مسلمانان کویت گرفته تا مسلمانان اردن..همچنین از شیعیان لبنان گرفته تا چریکهای مسلمان فلسطین تا مردم مسلمان سوریه و در ادامه ی همین خط بگیر تا مسلمانان مصر در شمال افریقا و برو تا قلب صحرای افریقا و مبارزان پولیساریو در آن سوی مغرب.همه و همه انتظار آن می کشند که شما ملت بعنوان امت وسط در این زمین و زمان و در این عصر و نسل ..برای نجات دیگر مسلمین و رهایی سایر مستضعفین چه خواهید کرد.خدایا!مسولیتی با این وسعت و رسالتی با این عظمت بردوش ملتی..که تازه از نظام طاغوتی رهیده است و هنوز خود در رابطه با سرگذشت و سرنوشت خویش و گسستن وابستگیهایش به امپریالیسم جهانی و در راس آنها آمریکا و حل مشکلات داخلی خود و آبادی ویرانیها دهها مسئله دارد..چه سخت و دشوار می نماید.اما چه می شود کرد این بهای نخستین پیروزی ست و فرمان صریح خداوند در قرآن ست که..چون از یک مرحله فراغت یافتی باز خود را برای رسیدن به مرحله ی بالاتر و والاتر به سختی افکن و اذا فرغت فانصب.چرا که در فرهنگ اسلام چنین ست که همیشه در دل سختی..آسانی ست.همراه با رنجها ودشواریها..راحت و آرامش راستین بدست می آید.

 

ان مع العسر یسر

 

فان مع العسر یسرا

 

ای خواهر و برادر مسلمان!

 

ای ملت قهرمان و مبارز ایران!

 

ای شما که رسالت عظیم رهایی مسلمین و مستضعفین زمین را بر دوش دارید و مسئولیت خودسازی خود را آنسان که می باید و می شاید... پیام سوره ی عصر رابا گوش جان بشنوید!دریابید!بکار..بندید!و به انسان های گرفتار خسران و نقصان عصر خویش و نسل خویش..نه در قالب حرف که در قالب عمل نه با فریاد و شعار که با شعور و کردار ..اعلام دارید.

 

و از خود امتی بسازید که..

 

روشنی بخش زندگی تان ..خورشید ایمان باشد.و نیرو بخش وجودتان عمل صالح و تداوم بخش حرکت تان ..توصیه ی به حق و راهگشای مکتب تان توصیه به صبر

 

آری..قسم به همیشه ی زمان و همیشه ی تاریخ که همه ی انسانها در هر عصر و نسلی غرقه در خسرانند..مگر امتی که ایمان آورند..ایمان صادقانه و خالصانه و صمیمانه و عمل صالح و شایسته و بایسته و متناسب بازمین و زمان خویش انجام دادند.و همواره به آنچه باید باشد یکدیگر را سفارش کردند.و برای رسیدن از آنچه هست به آنچه باید باشد پیوسته یکدیگر را به صبر و مقاومت در برابر سختی ها و ناکامی ها و دشواریها فراخواندند.

 

والسلام

 

مشهد مقدس-اول رمضان1400هجری قمری-برابر با 23تیرماه 1359هجری


نوشته شده در  چهارشنبه 95/1/4ساعت  11:40 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

تکیه بر روی صحت قرائت نماز-بی توجه به مفاهیم زندگیساز آن-و اهمیت دادن بیش از حد به ظاهر نماز..و غفلت از باطن آن..آنهم بگونه ای وسواس آمیز از جمله ی عوامل موثری است که دریافت معنا و مفهوم نماز را بی اهمیت نموده و در عوض به فرم نماز اعتباری صد چندان بخشیده است.صد چندان بیشتر از اعتباری که باید داشته باشد.اینست که در اغلب محافل دینی-بویژه مجالس عمومی مذهبی-این مسئله که قرائت نماز باید درست باشد به اندازه ای حاد مطرح می شود که یک لحظه این سوال که آیا دانستن معانی نماز هم امری لازم است؟به ذهن شنونده خطور نمی کند بهمین جهت همه ی نیروها مصروف این میگردد که((ض))مغضوب از کجا ادا شود و مدضالین تا کجا کشش یابد.

بیان این دو روایت از ششمین بیشوای تشیع ع که باز حکایت از رابطه ی مستقیم نماز و دیگر اعمال می کند در اینجا بی مناسبت نمی نماید.

 

به روزه و نماز مردم گول نخورید زیرا بسا انسان بنماز و روزه شیفته می شود تا آنجا که اگر ترک گوید بهراس افتد ولی آنها را به راستگویی و اداء امانت بیازمائید.

ونیز..

به طول دادن رکوع و سجود مرد ننگرید..زیرا به آن عادت گرفته و اگر ترک کند..وحشتش گیرد ولی براستی گفتار و اداء امانتش بنگرید.

1354-1355

نوشته-محمد جواد شفیعیان

در نامه ای که علی ع به محمدبن ابی بکر و اهل مصر می نگارد ضمن بیان ارزش نماز..مسئولیت خطیری را که متوجه هر پیشنمازیست گوشزد می کند..سپس ببین نمازت چونست زیرا تو پیشنمازی و پیشنمازی نباشد که برای مردمی نماز بخواند و در نمازشان تقصیری باشد جز اینکه گناه همه ی آنها بر او است و از ثواب آنها کم نشود..و بدانکه هر کارت دنبال نماز هست و بدانکه هر که نماز را ضایع کند شرایع دیگر اسلام را ضایعتر کند.//و در نامه ای دیگر چنین عنوان می کند..نماز را در وقتی که برای آن تعیین گشته بجاآور و از جهت بیکاری آنرا پیش از وقت بجا نیاور..و بجهت کار داشتن آنرا از وقتش مگذران..و بدان هر چیز از عملت پیرو نماز تو است.


نوشته شده در  چهارشنبه 95/1/4ساعت  11:37 صبح  توسط حسام الدین شفیعیان 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پچ پچ
مغز متفکر
آل یاسین - مهدی میرداماد
کافه فلوت-طنز کافه پیانو
شعر خوانی صابر خراسانی
[عناوین آرشیوشده]